سوالات مهدوی
شهادت امام زمان علیه السلام
1. ام سلمه از پیامبر خدا (ص) چنین نقل میكند:
مهدی از خاندان من و از فرزندان فاطمه است.... او در میان مردم به سنت پیامبرشان عمل میكند، پس هفت سال درنگ میكند و آن گاه از دنیا میرود و مسلمانان بر او نماز میگزارند. [2]
2. در روایتی كه در تفسیر آیه شریفه: "ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَیهِم" [3]؛ پس از [چندی] دوباره شما را بر آنان چیره میكنیم، از امام صادق (ع) نقل شده چنین آمده است:
[منظور] خروج [امام] حسین(ع) با هفتاد تن از یارانش [در زمان رجعت است] در حالی كه كلاهخودهای زرینی كه دو رو دارد بر سر دارند و اعلام كنندگانی به مردم برسانند: این حسین است كه خارج شده است، تا آن جا كه مؤمنان هیچ شك و تردید درباره او نكنند و بدانند كه او دجّال و شیطان نیست، و او است حجّت قائم [به حق] در میان شما و چون معرفت به این كه آن حضرت همان حسین (ع) است در دلهای شیعیان استقرار یافت، حضرت حجّت را مرگ فرا میرسد و كسی كه آن جناب را غسل میدهد و كفن و حنوط میكند و به خاك میسپارد همان حسین [بن علی](ع) خواهد بود. جز وصی و امام هیچ كس متصدّی [كار كفن و دفن] وصی نشود. [4]
3. در روایت دیگری نیز امام صادق (ع) در پاسخ به این پرسش كه اولین كسی كه به دنیا رجعت خواهد كرد چه كسی است میفرماید: [امام] حسین (ع) در پی قائم (ع) خروج میكند... حسین (ع) به همراه آن گروه از یارانش كه با او به شهادت رسیدند، به پیش میآید در حالی كه هفتاد پیامبر او را همراهی میكنند، آن گونه كه به همراهی موسی بن عمران فرستاده شدند. قائم (ع) انگشتر خود را به او واگذار میكند. پس حسین (ع) نخستین كسی است كه عهدهدار غسل و كفن و حنوط آن حضرت میشود و ایشان را در قبر خود قرار میدهد. [5]
از دسته ای دیگری از روایات استفاده میشود كه آن حضرت به شهادت خواهند رسید:
1. از امام حسن مجتبی (ع) روایت شده است: "به خدا سوگند، پیامبر خدا با ما پیمان بسته است كه این امر [امامت] را دوازده تن امام از فرزندان علی و فاطمه به دست خواهند گرفت و هیچ كدام از ما نیست، مگر این كه مسموم یا كشته میشود". [6]
2. امام صادق (ع) نیز در این باره میفرماید: "به خدا قسم هیچیك از ما نیست، مگر این كه كشته شده و به شهادت میرسد. [7]
3. [از امام رضا (ع) نیز مشابه همین تعبیر، روایت شده است. [8]
با توجه به این دو دسته روایات اظهار نظر صریح و قطعی در مورد چگونگی وفات اماممهدی (ع) مشكل به نظر میرسد.
اما به فرض این که آن حضرت به شهادت برسند قاتل ایشان کیست؟ در كتاب إلزام الناصب به نقل از برخی از علما عبارتی نقل شده است كه قاتل آن حضرت این گونه معرفی شده است: "هنگامی كه هفتاد سال [حكومت حضرت] حجّت به پایان رسید، مرگ به سراغ او میآید. زنی از «بنی تمیم» به نام «سعیده» كه ریشی چون مردان دارد، از بالای پشت بام هاونی سنگی به سوی آن حضرت كه در حال گذشتن از آن مسیر است پرتاب میكند و او را میكشد. پس از درگذشت آن حضرت. [امام] حسین (ع) عهدهدار به خاك سپاری او میشود. [9] شهید سید محمد، محمد صادق، صدر نقدها و اشکالات متعددی بر این عبارت وارد دانسته [10] ازجمله مینویسد: این متن اساساً قابلیت اثبات موضوع [شهادت حضرت] را ندارد؛ زیرا روایت نقل شده از یكی معصومین نیست، بلكه از بعضی از علما كه ما نمیدانیم كیست، نقل شده است. حتی اگر این متن ـ چنان كه از ظاهر آن برمیآید ـ اشاره به مضامین برخی روایات داشته باشد، تبدیل به روایت مرسلی میشود كه نه سند آن مشخص است و نه امامی كه از او روایت شده است. افزون بر این كه سند روایات یاد شده معمولاً ضعیف است و مضامین آنها دور از ذهن است به گونهای كه نمیتوان با آنها چیزی را ثابت كرد.[11]
پس از امام زمان (ع) و برقراری حکومت واحد جهانی به وسیله ایشان رجعت اتفاق خواهد افتاد. رجعت به این معنا است که پس از ظهور امام زمان (ع) برخی از جمله برخی از ائمه زنده می شوند. در روایات ما به رجعت برخی از پیامبران؛ مانند حضرت عیسی و برخی از ائمه؛ مانند امام حسین (ع) و برخی از اصحاب پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) ؛ مانند سلمان فارسی، مقداد، جابر بن عبد الله انصاری، مالک اشتر و مفضل تصریح شده است. اصل رجعت از عقاید شیعیان است که روایات زیادی درباره آن وارد شده است تا آن جا که برخی مانند علامه مجلسی قائل به تواتر [12] این روایات شده اند. [13]
پی نوشت:
[1] . آل عمران، 185.
[2] علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 104، ح 39.
[3] اسراء، 6.
[4] كليني، الكافي، ج 8، ص 250، همچنين ر. ك: بحارالانوار، ج 53، ص 94، ح 103.
[5] بحارالانوار، ج 53، ص 103، ح 130.
[6] بحارالانوار، ج 27، ص 217، ح 19.
[7] همان، ص 209، ح 7.
[8] همان، ص 214، ح 16.
[9] يزدی حائری علی ، الزام الناصب في إثبات الحجة الغائب، ج 2، ص 167.
[10] سيد محمد محمد صادق، صدر، تاريخ ما بعد از ظهور، ص 881.- 883.
[11] برگرفته ازماهنامه موعود شماره 83.
[12] . در علم حدیث روایات به سه قسم تقسیم می شود: الف. حدیث متواتر: روایتی که عده زیادی آن را روایت کرده اند به گونه ای که از گفتار آنها برای ما یقین حاصل می شود که این روایت از معصوم (ع) صادر شده است. ب. روایت مستفیض: از لحاظ اعتبار و ارزش به اندازه خبر متواتر نیست، ولی اعتبارش از خبر واحد بیشتر است. ج. خبر واحد: افراد کمی آن را روایت کرده اند و از لحاظ ارزش روایی پایین تر از دو قسم پیشین است.
[13] . بحارالانوار، ج23، ص 359
منبع : مرکز نشر اعتقادات
مهدویت در احادیث نبوی(ص)
از آنجا كه امام مهدي (عج) با لقب قائم، معرفي شده است، اصحاب ايشان، بسيار از خصوصيتها و سرنوشت حجت ابن الحسن (عج) سئوال كردهاند كه اولياء الهي براي اجراي هرچه بهتر وظيفه و مأموريت خود، بارها به اين پرسشها، پاسخ دادهاند.
در اين مقال، ۱۰ حديث نبوي مربوط به حضرت مهدي (عج) از كتاب «كشفالغمّة» نوشته علي بن عيسي اربلي، كه در مجموعه ارزشمند بحارالانوار گردآوري شده است، با ذكر سند، معرفي ميشود.
حديث اول
عليبن عيسي از ابي سعيد ضرري روايت كرده كه پيامبر (ص) فرمود: از امت من مهدي بيرون آيد، هرگاه عمر او كوتاه باشد، هفت سال ميشود و اگر طولاني باشد، نُه سال، امت من در زمان او متنعم ميشوند، به طوري كه پيش از آن متنعم نشدهاند، خواه فاجر و خواه نيكوكار. آسمان باران خود را بر ايشان ميباراند و زمين چيزي از نباتات خود نگه نميدارد.
حديث دوم
پيامبر(ص) فرمود: «زمين پر از ظلم و جور ميشود، آنگاه مردي از عترت من قيام نمايد، پس زمين را پر از قسط و عدل گرداند، هفت سال يا نه سال خلافت نمايد.»
حديث سوم
ابن سعيد خدري، روايت ميكند كه رسول خدا (ص) فرمود: «روز قيامت نميگذرد، مگر آنكه بر زمين مالك شود، مردي از اهل بيت من كه زمين را پر از عدل گرداند، چنانكه پر از جور گرديده، مدت خلافتش هفت سال است.»
حديث چهارم
ابوسعيد با اسناد خود از حذيفه نقل كرده، او گفته: رسول خدا (ص) خطبهاي فرمود. بعد از آن هرچه كه شدني بود به ما خبر داد. بعد از اينها فرمود: «اگر از دنيا نماند مگر يك روز، هر آينه خدا او را طولاني گرداند تا اينكه برانگيزاند مردي را از اولاد من كه نام او نام من است». پس آنگاه سلمان برخاست و گفت: يا رسولالله! نسل كدام پسرت خواهد بود؟ فرمود: «از اولاد حسين.»
حديث پنجم
اربلي همچنين به اسناد خود از عبدالله بن عمر روايت كرده، او گفته: رسول خدا (ص) فرمود: «مهدي خروج ميكند درحالتي كه در بالاي سرش ابري است، در ميان آن ندا ميكند كه؛ اين است خليفه خدا، به او تابع شويد.»
حديث ششم
صاحب كتاب «كشف الغمّة» با اسناد خود از ابي امامه روايت كرد، او گفته: رسول خدا(ص) خطبهاي خواند و در آن ذكر دجّال كرد و فرمود: «در اين روز، مدينه از خباثت پاك شود، چنان كه كورههاي آهن را از خبث الحديد پاك ميكنند، در آن جا صدا ميكنند كه امروز روز خلاص است.» پس از آن امشريك گفت: يا رسولالله! در اين روز، عرب در كجا باشد؟ فرمود: «ايشان در اين روز كم هستند و اكثر ايشان در بيتالمقدساند. امام ايشان مهدي است و او مرد صالح است.»
حديث هفتم
علي بن عيسي به نقل ابي سعيد خدري، روايت كرد، او گفته: رسول خدا (ص) فرمود: «مهدي آشكارا مبعوث و در ميان امت من خروج ميكند. در آن وقت، امت در نعمت و چهارپايان در تعيش باشند و زمين نباتات خود را ظاهر گرداند و اموال بالسّويه به ايشان داده ميشود.»
حديث هشتم
از ابي سعيد خدري روايت است كه رسول خدا (ص) فرمود: «مژده ميدهم به شما به مهدي كه مبعوث ميشود در ميان امت من در وقت اختلاف مردم و تزلزل ايشان. پس زمين را پر از عدل و قسط گرداند چنانكه پر از ظلم و جور شده، همه اهل آسمان و اهل زمين از او راضي ميباشند و اموال را ميان مردم بالسّويه قسمت ميكنند.»
حديث نهم
صاحب كتاب «كشفالغمّة» با اسناد خود از ابي سعيد خدري روايت كرده، او گفته: رسول خدا (ص) فرمود: «هر آينه زمين با ظلم و جور و عدوان پر گردد، بعد از آن خروج كند مردي از اهل بيت من تا اينكه آن را پر از عدل و قسط گرداند؛ چنانكه پر از ظلم و جور بوده.»
حديث دهم
عليبن عيسي در كتاب «كشفالغمّة» با اسناد خود از ثوبان روايت كرده، او گفته: رسول خدا (ص) فرمود: «ميآيد از سمت مشرق، علمهاي سياه گويا كه دلهاي ايشان از آهنين است، كسي كه آمدن ايشان را بشنود، نزد ايشان برود و بيعت نمايد هر چه كه با راه رفتن باشد با دستها و پاها در روي برف.»
منبع: جلد اول كتاب مهدي موعود، تأليف علامه محمدباقر مجلسي
آيا امام زمان، عليهالسلام، پس از ظهور دين جديدى خواهند آورد؟
وقتى قائم، عليهالسلام، ظهور كند به امر جديدى مردم را دعوت خواهند كرد، همانطور كه پيامبر اكرم، صلّىاللَّهعليهوآله، مردم را پس از بعثت به امر و آيين جديدى فرا مىخواندند.1
در مقابل براساس اعتقاد همه مسلمانان دين اسلام آخرين دين الهى و كتاب قرآن آخرين كتاب وحى است كه به بشر نازل شده است و گذشته از اين در تعداد زيادى از روايات تصريح شده است، امام زمان، عليهالسلام، مردم را به اطاعت كامل از دين اسلام و احكام حياتبخش آن دعوت خواهد كرد. در اين باره از رسول خدا، صلّىاللَّهعليهوآله، نقل شده است كه:
قائم از فرزندان من است. اسم او اسم من و كنيه او كنيه من و خوى و رفتار او همانند سيره و رفتار من است، مردم را بر اطاعت از احكام دين من فرا مىخواند و آنها را به رعايت دستورات قرآن دعوت مىكند. 2
از دقت در مجموعه اين روايات بوضوح روشن مىشود كه هدف امام زمان، عليهالسلام، ترويج و حاكميت بخشيدن به احكام اسلام و تجديد عظمت آن است، وگرنه موضوع آوردن يا مطرح كردن آيين جديد بهغير از اسلام به دلالت آيات صريح قرآن و روايات متواتر اهل بيت، عليهمالسلام، منتفى است.
امّا اينكه چرا از عملكرد آن حضرت بهعنوان امر جديد ياد مىشود؟ علت آن است كه در طول تاريخ بهويژه در دوران غيبت مردم دراثر كوتاهى و غفلت يا جهل و نادانى بدعتهاى زيادى را در دين ايجاد مىكنند و به جهت منافع زودگذر دنيوى خود به خيال اينكه عدول از احكام الهى آنها را زودتر و يا راحتتر به آن اهداف مىرساند بسيارى از احكام قرآن و اسلام را ناديده مىگيرند يا آنها را به ميل خود تفسير و تأويل مىنمايند و درنتيجه اين كار اسلام واقعى به فراموشى سپرده مىشود، لذا وقتى امام زمان، عليهالسلام، ظهور مىكنند بدون توجه به ميل و خواست مردم احكام خداوند را به همان صورت كه صادر شده است به اجرا درمىآورند و بديهى است كه اين كار در نظر مردمى كه خيلى از اين احكام را به كنار نهاده بودند يا آنها را به گونهاى ديگر معنى مىكردند تازگى خواهد داشت و با اسلام مصطلح و رايج در بين آنها فرق خواهد كرد، درنتيجه با خود خواهند گفت آن حضرت به اسلامى غير از آن اسلامى كه ما مىشناسيم دعوت مىكند.
بنابراين بايد گفت چون مردم در آن زمان خيلى از اركان مهم و اساسى اسلام را رها كرده و به ظواهر آن اكتفاء نمودهاند و به اصطلاح اسلام را در نماز و روزه و... خلاصه كردهاند با ديدن اينكه امام زمان، عليهالسلام، در تمام زمينهها به لزوم رعايت احكام خاصى كه ريشههاى وابستگى به ديگران و تأثيرپذيرى از فرهنگ بيگانگان را قطع مىكند و هرگونه ظلم و ستم و امتياز طلبىهاى نادرست اجتماعى را از متوليان دروغين امور سلب مىكند و... پافشارى مىنمايند، درحاليكه اين امور را آنها تاكنون به اسم قوانين اسلامى ايجاد و رواج داده بودند، بديهى است كه با مشاهده چنين وضعى حتى برخى از متوليان مراكز مذهبى و فرهنگى نيز به مقابله با آن حضرت برخواهند خاست؛ چرا كه اولاً مضمون دعوت آن حضرت را به ضرر موقعيت خويش مىبينند و ثانياً آنها را مخالف با آنچه كه تا آنروز به اسم اسلام مىشناختند ارزيابى مىكنند.
امام صادق، عليهالسلام، در روايتى به اين حقيقت اينگونه اشاره مىكنند: وقتى كه قائم، عليهالسلام، قيام كنند مردم را به اسلام جديد (واقعى) دعوت خواهند كرد و آنها را بهسوى احكامى كه كهنه بهنظر مىرسند و عموم مردم از آن دور افتادهاند هدايت خواهد نمود.3
نكته ديگر آنكه اصولاً يكى از حكمتهاى اصلى ناميده شدن امام زمان، عليهالسلام، به »مهدى« آن است كه آن حضرت مردم را به آنچه كه از دور شدهاند يعنى احكام واقعى اسلام هدايت خواهد كرد.
ماهنامه موعود شماره 27
پىنوشتها:
1. اثباة الهداة، ج 7، ص 110.
2. همان، ج 7، ص 52.
3. ارشاد مفيد، ص 343.